کند. این پیشبینی با توجه به رویکردپادشاه سعودی نسبت به هیأت اعزامی ایرانی به مکه و همچنین اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران، دور از ذهن نیست. در شرایط خاص، حتی اتحاد این دو کشور می تواند قدرت نفوذ و تأثیر گذاری هر دو را با توجه به اهمیت استراتژیک منطقه تا حد زیادی افزایش دهد. از سوی دیگر تخاصم بین دو کشور بزرگ تولیدکننده نفت و ناآرامی در منطقه، امنیت تأمین انرژی در جهان را به مخاطره خواهد انداخت و این موضوع در نهایت به نفع هیچ کس نخواهد بود) ماهنامه اقتصادی و مالی بین الملل،اقتصاد ایران، بی تا).
ایران و عربستان سعودی پس از آغاز بحران در سوریه روز به روز بیشتر از هم فاصله گرفتند ریاض و تهران دو موضع کاملاً متناقض را در مورد بحران سوریه اتخاذ کردند و این رویکرد موجب شد که هر یک به جبههای در سوریه کمک کنند که در تضاد با منافع دیگری بود. اقدامات عربستان سعودی در مسلح کردن گروههای تندروی سنی موجب دامن زدن به شکاف شیعه و سنی در منطقه شد و پیامدهای این رویکرد نیز روز به روز در حال افزایش است. البته تنشهای ایران و عربستان تنها محدود به سوریه نیست و اخیراً مسأله پاکستان هم به آن اضافه شده است. از سوی دیگر پیشتر مقامات سعودی در مورد افزایش نفوذ ایران در عراق و برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران نیز ابراز نگرانی کرده بودند. با روی کار آمدن دولت روحانی، با وجود ابراز تمایل تهران برای برقراری روابط بهتر با ریاض، مقامات عربستان هنوز پاسخ روشنی ارائه نکردهاند. در دولت جدید هیچ کدام از مقامات ایران به عربستان سفر نکردهاند و دلیل اصلی آن عدم هماهنگی از جانب ریاض است(دیپلماسی ایرانی،1393).
نزاع ایران و عربستان بیشتر در واکنش به تحولات منطقهای است. یعنی هر موقع منطقه در بحران بوده مثل: بحران عراق از سال 2003 و اخیراً بحران سوریه و تحولات مصر، تنش بین دو کشور بیشتر شده و بر عکس هر موقع منطقه در آرامش نسبی به سر برده، مثل اواخر دههی 1990، روابط دو کشور تقویت شده است. حضور بازیگران خارجی مثل آمریکا در تحولات منطقهای بر این حس تهدید بین ایران و عربستان میافزاید. سیاستهای سیاسی- امنیتی آمریکا در منطقه این دو بازیگر را در برابر هم قرار میدهد. ایران حکومت سعودی را تسهیل کنندهی حضور سیاسی- امنیتی آمریکا در منطقه، همکاری فعال آن در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران به ویژه در زمینهی جایگزینی نفت ایران در بازارهای بینالمللی به طور کلی همکاری برای تضعیف نقش منطقهای ایران میبیند. عربستان سعودی هم حضور فعال ایران در مسائل منطقهای به خصوص مسائل غربی را در قالب یک تهدید ایدئولوژیک- امنیتی میبیند که با جنبه هژمونیک و ناسیونالیستی ترکیب شده است. اوج گیری رقابتهای شیعه و سنی بعد از تحولات بهار عربی به ضرر هر دو کشور بوده است. برای عربستان این تحول خطر سرایت به مناطق شرقی نشین این کشور را در پی دارد. برای ایران نیز روند ادامه این جریان به سیاست آن برای ایجاد وحدت در جهان اسلام ضربه میزند. سیاستهای بازیگرانی مثل ترکیه و قطر در بحران سوریه نیز که تا حدودی تحت تأثیر سیاستهای آمریکا و غرب در منطقه است زنگ خطری برای کاهش نقش منطقهای این دو کشور بوده است(برزگر، دنیای اقتصاد).
5-1-2- روابط سیاسی ایران و عمان
عمان در سالهای گذشته همواره نقش میانجی و مثبت در مسائل و اختلافات میان ایران و آمریکا را ایفا کرده است. همانطور که هیأت مذاکره کننده هستهای کشورمان به سرپرستی محمدجواد ظریف وارد مسقط (پایتخت عمان) شد و این برای اولین بار بود که مذاکرات هستهای بر خلاف تصمیم از پیش اعلام شده دو طرف خارج از مقرهای سازمان ملل و در پایتخت یکی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برگزار میشود( دیپلماسی ایرانی، 1392). روابط ایران و عمان خوب و بدون تنش است و در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، عمان و قطر گرمترین روابط دیپلماتیک با ایران را از زمان انقلاب حفظ کردهاند. هر دو کشور با وجود اینکه از متحدان نزدیک ایالات متحده هستند به دنبال روابط عادی و دوستانه با ایران نیز میباشند(3: 2010، Habibi).
مراودات بین ایران و عمان در سطوح مختلف و روابط بسیار خوب است. کشور عمان در حال حاضر میزبان مذاکرات هستهای است و این برای عمان و روابط ایران و عمان خیلی مهم است، زیرا هر کشوری میزبان این اتفاق مهم بین ایران و ایالات متحده بشود اتفاق بزرگی است و این برای کشور کوچکی چون عمان یک پیروزی دیپلماسی به حساب میآید(صدقیان: 1393). در دولت یازدهم نیز، سلطان قابوس «پادشاه عمان» نخستین مقام خارجی بود که مدت کوتاهی پس از تحلیف روحانی به ایران سفر کرد و رئیس جمهور ایران نیز در اواخر اسفند ماه این سفر را پاسخ گفت. و پس از توافق هستهای مقدماتی ژنو، گزارشهای متعددی در مورد نقش میانجی عمان در روابط ایران و آمریکا منتشر شد. تردیدی وجود ندارد که سلطان قابوس در این زمینه میانجیگری موفقی انجام داد و دستاورد آن این بود که در فاصلهی هشت ماه از رو کار آمدن دولت روحانی، وزرای خارجه ایران و آمریکا بارها با یکدیگر ملاقات کردهاند. عمان الان به دنبال کسب پرستیژ منطقهای و بینالمللی از طریق میانجگری بین ایران و عربستان سعودی است. مسقط با آن اقدام نه تنها تبحر دیپلماتیک خود را در عرصهی بینالمللی به نمایش میگذارد، بلکه در میان کشورهای منطقه نیز اعتبار یشتری کسب میکند(دیپلماسی ایرانی، 1393).
5-1-3- روابط سیاسی ایر
ا
ن و کویت
کویت از قابلیتهای گستردهای برای همکاری دو جانبه برخوردار است و به زبان دیگر در روابط فی ما بین ایران و کویت عوامل همگرا بیش از عوامل واگرا حضور دارند. مسلمان بودن هر دو کشور، جمعیت 20% شیعه در کویت و برخورداری کویت از حداقل استانداردهای مردمسالاری نسبت به دیگر دول عربی حاشیهی خلیج فارس و همچنین ادبیات همیشه توأم با لطافت مسئولین کویتی در مورد ایران، از جمله مؤلفههایی است که باید برای تقویت روابط دو کشور مورد استفاده قرار گیرد. در زمان دولت نهم و دهم بنا به برخی دلایل که شاید ناخواسته به دو کشور تحمیل شده بود، سطح روابط کاهش یافت اما امیر کویت در تاریخ 10 /9/92 از محمد جواد ظریف«وزیر خارجه ایران» استقبال کرد که حامل پیام شفاهی «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران را در مورد روابط دو جانبه، شیوههای توسعه و تحکیم آن و جدیدترین تحولات منطقهای و بینالمللی است، بود (خبرگزاری فارس،1392).
بنابراین، روابط سیاسی ایران با کویت در سطح بالا و خیلی خوب است و در واقع خود کویتیها هم نخواستند در یارگیری منطقهای خیلی طرفدار عربستان سعودی باشند و روابطشان با ایران کمتر و یا قطع شود. علی رغم اینکه عربستان بر کشورهای خلیج فارس بسیار فشار آورد که روابطشان را با ایران کم کنند اما کشوری مثل کویت در نظرش نبود که با ایران قطع رابطه کند یا روابطش با ایران را کم کند(صدقیان،1393).
برای بازگویی روابط مسالمت آمیز ایران و کویت میتوان به سفر کمیته دوستی ایران و کویت به تهران اشاره کرد که طبق این خبر: اعضای کمیته دوستی ایران و کویت با علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و حجت الاسلام و المسلمین میثم امرودی معاون شهردار تهران دیدار و گفتگو کردند. در این مراسم بروجردی بر صلح آمیز بودن برنامههای هستهای کشورمان تأکید کرد و افزود: روابط مردمی میان دو ملت، چالشهایی را که مانع پیشرفت همکاریها و تفاهم میان دو کشور میشوند، از بین میبرد. از سوی دیگر عبدالرحمن العوضی رئیس کویتی کمیته دوستی ایران وکویت، سفر شیخ صباح الاحمد الصباح امیر کویت به تهران را تاریخی خواند و گفت: این سفر تمام تردیدها در روابط میان دو کشور را از بین برد و پایه مستحکم اعتماد و تفاهم را بنا نمود. عدنان الراشد دبیر کل کمیته مذکور نیز ضمن ابراز خرسندی از تشکیل کمیته مذکور، بر اهمیت روابط فرهنگی، رسانهای و مردمی میان دو کشور برای رسیدن به تفاهم مشترک تأکید کرد و افزود: این سفر در راستای دیپلماسی رسمی کشور کویت انجام گرفته است.
همچنین اعضای کمیته دوستی ایران و کویت با دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعدادی از مسئولان جمهوری اسلامی ایران دیدار و پیرامون گسترش روابط مردمی و تاریخی میان دو کشور بحث و گفتگو کردند(سفارت جمهوری اسلامی ایران-کویت،1393).
5-1-4- روابط سیاسی ایران و امارات عربی متحده
امارات متحده یک بندر اقتصادی و یک کشور اقتصادی در منطقه میباشد و اماراتیها مایل هستند که این جایگاه را حفظ کنند و خیلی زیر بار فشارهای عربستان نرفتند اما فشار آمریکا و انگلیس بر امارات باعث میشود آنها دیگر نتوانند مقاومت کنند. حتی در مورد مسأله سه جزیره هم اماراتیها زیاد به دنبال جنگ و تنش با ایران نیستند اما فشار آمریکا و انگلیس و عربستان باعث میشود اماراتیها هر بار بیانیهای در این مورد صادر کنند و یا موضعگیری کنند اما در اصل قضیه امارات نمیخواهد با ایران تنش داشته باشد. کشور امارات جایگاه ایران و اهمیت ایران برای خود را میداند و الان وضع تحریم ایران برای بندر و بانکهای امارات و به طور کل تمام فعالیتهای اقتصادی امارات بسیار سودآور است. جلسات ایران و امارات و همچنین کمیسیونی در مورد مسائل کنسولگری بین ایران و امارات در تهران و ابوظبی برگزار میشود. در آیندهی نزدیک ارتباطات ایران و امارات خصوصاً در زمینهی سرمایهگذاری مشترک بین دو کشور فعالتر میشود(صدقیان،1393). امارات متحده عربی، رویکرد دو سویه در قبال رابطه ایران و عربستان دارد. راهاندازی مجدد اختلافات در مورد جزایر سه گانه ایرانی و پیشرو بودن در جعل نام خلیج فارس نشان از همسویی این کشور با سیاستهای عربستان – و به تدریج با آمریکا – در مقابل کشورمان دارد.
5-1-5- روابط سیاسی ایران و بحرین
در سال 2011 تناقضات اساسی در حکومت آل خلیفه در بحرین ایجاد شد و باعث ایجاد جنگ لفظی بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران شد، زیرا حکومت آل خلیفه از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و نیروهای عربستان و امارات متحده عربی درخواست کرد برای کمک وارد بحرین شوند. شورای همکاری خلیج فارس نیز از جامعهی بینالمللی و شورای امنیت سازمان ملل خواستند در مورد آنچه دخالت ایران در امور داخلی خلیج فارس میدانستند بیانیهای صادر کنند. از طرف دیگر وزارت خارجه ایران نیز اتهامات شورای همکاری خلیج فارس را بی اساس دانست(24: 2011، Cronin and Nurmasalla). هر چند ایران هیچ گونه مداخلهای در بحران بحرین نداشت و فقط بعد از آغاز اعتراضات خودجوش مردمی به حمایت از مخالفین پرداخت، اعضای شورای همکاری خلیج فارس تمام تلاش سیاسی و دیپلماتیک و تبلیغاتی خود را به جمهوری اسلامی ایران معطوف کردند. در بیانیهی نشست وزرای شورای همکاری خلیج فارس در ریاض، اعضای شورای همکاری از جامعهی جهانی و شورای امنیت سازمان ملل درخواست کردند تا ا
ز مداخلات و تحرکات آشکار ایران در بحرین جلوگیری کنند. تهدید ریاض به فراخوانی دیپلماتهای خود از تهران در صورت عدم حفاظت بیشتر، واکنش نمایندگان مجلس عربستان به بیانیه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و تهدیدات سفیر عربستان در مصر علیه ایران، از جمله اقدامات دیگر این شورا علیه ایران است(اسدی، 1390). در حال حاضر که مسأله سوریه مطرح شده و به دلیل موضع ایران نسبت به سوریه و موضع گیری ایران در مورد شیعیان روابط ایران با بحرین در کمترین سطح است(صدقیان،1393).
5-1-6- روابط سیاسی ایران و قطر
مراودات ایران و قطر در سطح خیلی خوبی نیست و در حد متوسط است و روابطشان یکنواخت می باشد. وزیران خارجه دو کشور رفت و آمد میکنند و کلاً روابط دو کشور فراز و نشیبی نداشته است(صدقیان،1393). قطر فعلاً با کشورمان به جز همکاری در حوزههای نفت و گاز مشترک علاقمند به توسعه روابط است. اما قطر در حالی از رفتار عربستان در بحرین دفاع میکندکه برای شورشیان لیبی هواپیما فرستاده بود.

